رهبر انقلاب در دیدار دیروز خود با نمایندگان مجلس شورای اسلامی نکاتی بیان فرمودند که مانند همیشه حاوی مسائل مهم و دقیقی بود. اما در بخشی از سخنرانی خود که شاید بتوان گفت مهمترین بخش سخنان بود نکاتی برای چگونگی عملکرد و وظائف نمایندگان مجلس بر شمردند. این نکات که برخی از آنها برای چندمین بار است که از سوی ایشان مطرح شده به حدی با صراحت اعلام شد که میتوان آن را «هشدار» نام نهاد. در ذیل به چند نمونه از آن اشاره میشود باشد که نمایندگان این هشدارها را جدی بگیرند:
۱- مواضع صریح علیه استکبار: یکی از وظائف اساسی مسئولین و نخبگان جمهوری اسلامی ایران اتخاذ مواضع صریح و روشن و قاطع علیه جبههی استکبار جهانی است. مبارزه با استکبار و شکست هیمنهی پوشالی آن، یکی از اصول ثابت سیاست خارجهی جمهوری اسلامی از بدو تأسیس تاکنون بوده است. اما متأسفانه این اصل در مقاطعی از عمر انقلاب مورد غفلت واقع شد. سیاست کنش فعال جمهوری اسلامی در مقابله با استکبار در دولت سازندگی و به شکل وخیمتر خود در دولت اصلاحات و مجلس ششم به سیاست تنشزدایی – بخوانید تسلیم شدن- تبدیل شد و همین مسأله موجب شد تا استکبار به شکست ایران امیدوار شود.
دولت نهم و دهم تا حدود بسیار زیادی توانست این آرمان از دست رفته را دوباره زنده کند. در این میان نقش مجلس هفتم و هشتم نیز از اهمیت زیادی برخوردار بوده و هست. که الحمدلله این دو مجلس توانستند تا به حال کارنامهی قابل قبولی از خود در این موضوع بر جای بگذارند. این موضوع باید تداوم داشته باشد. به خصوص حالا که انقلابهای مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا صورت گرفته و غرب در صدد است تا این انقلابها را به نفع خود مصادره کند.
۲- تقوای جمعی: ما معمولا فکر میکنیم که تقوا یک مسأله فردی و خصوصی است اما دیروز رهبر انقلاب سخن از «تقوای جمعی» به میان آوردند. به نظر میرسد این اصل تقوای جمعی است که باعث میشود گروهها و تشکلها از مدار حق و حقیقت خارج نشوند. تقوای جمعی به خصوص برای جریانها و احزاب سیاسی بیش از سایر گروهها نیاز است. در مقاطعی از تاریخ انقلاب ملاحظه کردیم که چطور برخی از گروهها سیاسی به دلیل نداشتن تقوای جمعی به انحراف کشیده شدند. چنانکه رهبر انقلاب فرمودند:
«یک جریانى در کشور وجود داشت به نام جریان چپ. آنها شعارهاى خوبى هم میدادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقواى جمعى به خرج ندادند. در میانشان آدمهائى بودند که تقواى فردى هم داشتند، اما نداشتن تقواى جمعى، کار آنها را به جائى رساند که فتنهگرِ ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندهى ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند؛ این خیلى خطر بزرگى است. آنها غلتیدند. بنابراین تقواى جمعى لازم است.»
در این بین گروههای اصولگرا باید بیش از سایر جریانها مراقب و مواظب باشند که این اصل را رعایت کنند. به خصوص در این روزها که به نظر میرسد در برخی موارد این اصل مورد غفلت واقع شده است.
۳- خود نظارتی: سال قبل که نمایندگان مجلس به دیدار رهبر انقلاب رفته بودند رهبری در مورد مکانیسم «خود نظارتی» نمایندگان به آنها تذکر دادند که باید این اصل در مجلس به وجود بیاید. خود نظارتی از خصوصیات هر سیستم زنده و کارآمد است. اصل خود نظارتی است که باعث میشود سیستم خیلی زود در مواجهه با خطرات و تهدیدات احتمالی از خود واکنش نشان داده و سریعا در صدد ترمیم برآید. از دل مسألهای به نام تقوای جمعی است که موضوع خود نظارتی حاصل میشود. اگر این دو اصل همراه هم بود میتوان امیدوار بود که جهت یک گروه خاص سیاسی به سمت حق و در مسیر حق است.
اما جای شگفتی است که چرا نمایندگان محترم بعد از گذشت یک سال از این ماجرا هنوز نتوانستهاند این خواستهی رهبری را تحقق بخشند. چه اشخاصی باعث شدند که این اصل بعد از یک سال هنوز به مرحلهی اجرا در نیاید؟ دلایل این افراد چه بود؟ آیا میتوان گفت افرادی که در جهت تحقق این امر کارشکنی کردند، اصولگرا و در مسیر ولایت هستند؟
اینها سؤالات مهمی است که یقینا پاسخش را بهتر از هر کسی خود نمایندگان مجلس میدانند و بر آنها فرض است هر چه زودتر این مطالبهی رهبری را عملیاتی کنند.
۴- عدم نزدیکی به صاحبان ثروت و قدرت: متأسفانه مقام نمایندگی طوری است که معمولا باندهای ثروت و قدرت سعی میکنند به آنها نزدیک شده و از برخی افراد در جهت رسیدن به اهداف خود سوءاستفاده کنند. از طرف دیگر نزدیکی به این دو گروه سوای اینکه موجب میشود نمایندگان از کارهای اصلی خود غافل شوند به مرور باعث به وجود آمدن آفت دیگری به نام جدایی از مردم و ایجاد خوی اشرافیگری خواهد شد که به مراتب مهلک تر از موضوع اول است. خطر نزدیکی به باند ثروت و قدرت به حدی است که رهبری هشدار میدهند ممکن است حتی موجب عدم عاقبت به خیری اشخاص بشود:
«یک مسئلهى دیگر هم نزدیک شدن به صاحبان قدرت و ثروت است؛ این را ما با شما بىرودربایستى عرض کنیم. بالاخره ما برادرانِ هم هستیم؛ همدیگر را بایستى تواصى به حق و تواصى به خیر کنیم. این خیلى خطر بزرگى است که کسى به خاطر تأمین نمایندگى در یک دوره، نزدیک بشود به صاحبان ثروت یا به صاحبان قدرت؛ این خیلى چیز بدى است؛ این از آن چیزهائى است که خداى متعال از آنها نمیگذرد و انتقام خواهد گرفت. این چیزها روى شخص، روى عاقبت – عاقبت به خیرى که اینقدر برایش اهمیت قائلیم – و روى جامعه اثر منفى میگذارد.»
۵- همافزایی مجلس و دولت: این روزها عملکرد برخی اشخاص انحرافی در دولت خدمتگزار و البته برخی نمایندگان به ظاهر اصولگرا در مجلس باعث شده که رابطهی دولت و مجلس در مواقعی به جای «تعامل» به «تقابل» تبدیل شده و گویا این دو قوه در صدد مچگیری و چوب لای چرخ گذاشتن یکدیگر باشند. این خطر خیلی بزرگی برای دو قوه و به تبع آن برای کشور است. مجلس محترم نباید به بهانهی مقابله با جریان انحرافی در تقابل با دولت قرار بگیرد و سعی کند در انجام کارهای دولت خللی وارد کنند. ببینید رهبر انقلاب که در قلّهی انقلاب قرار دارند و بر همهی موضوعات اشراف و احاطهی کامل دارند دربارهی دولت چگونه سخن گفتند:
«گاهى دیده میشود که مثلاً در مجلس، در یک نطقى، در یک اظهار نظرى، یک حرفى زده میشود. خب، حرف که زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خداى نکرده حرفى باشد که کسى را یا جمعى را متهم کند، جبرانش بهآسانى ممکن نیست؛ مردم را ناامید میکند. امروز مسئولین دارند تلاش میکنند، کار میکنند. نگوئید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شاید بنده بعضى از ضعفها را هم بدانم که خیلىهاى دیگر ندانند. با وجود این ضعفها، آن چیزى که امروز در قوهى مجریه وجود دارد، یک شاکلهى خوب و مطلوب است. در کشور دارد کار انجام میگیرد. خب، بایستى همکارى کرد، باید کمک کرد؛ هم مجلس کمک کند به دولت، هم دولت کمک کند به مجلس.»
البته بر دولت خدمتگزار که داعیهی اصولگرایی و خدمت به مردم و تحقق عدالت را دارند نیز فرض است به قوانین مجلس پایبند بوده و با بهانههای واهی از زیر اجرای قوانین مجلس در نرود.
نظرات کاربران