این یک مصاحبه دو نفره است؛ یک طرف شهاب گردان و در طرف دیگر مهرداد پولادی.
گلر سابق ذوب آهن، می گوید کارش با پرسپولیس تمام شده و روزی قرارداد می بندد که پولادی هم بسته. این گفت و گو حول و حوش ساعت ۱:۳۰ دقیقه بامداد دوشنبه در فرودگاه تاشکند انجام شد و این دو بازیکن، در یک مصاحبه متفاوت به هم توصیه هایی کردند و از دوستی شان گفتند.

 *شهاب، تیم باشگاهی ات را انتخاب کردی؟ با پرسپولیس به توافق نهایی رسیدی؟

 مهرداد: شهاب همه چیز را بریز روی دایره و قایم نکن!(این در حالی است که بعدا می فهمیم خود مهرداد یک چیزهایی را قایم کرده)

شهاب گردان: با پرسپولیس به توافق نهایی رسیدم. منتظرم که مهرداد تصمیم آخرش را بگیرد ؛ قراردادش را ثبت کند و من هم پشت سر او، قراردادم را رسما ببندم.
مهرداد: راست نمی گوید. اصلا هم منتظر من نیست. صد در صد مبارک پرسپولیس باشد و پرسپولیسی ها. امیدوارم که او موفق باشد.

*مهرداد چه توصیه ای برای شهاب داری؟ به نظرت باید در پرسپولیس چطور عمل کند؟

شهاب خودش با تجربه است. می داند که شرایط استقلال و پرسپولیس با سایر تیم ها فرق دارد. امیدوارم که او از روز اول بتواند مثمر ثمر باشد و دل هواداران را شاد کند. شهاب این پتانسیل را دارد. او یکی از بهترین گلرهای ایران در چند سال گذشته است. امیدوارم بتواند این روند رو به رشد را داشته باشد و در پرسپولیس هم مثل ذوب آهن موفق باشد. قطعا اگر در این تیم بدرخشد، شرایطش در تیم ملی هم بهتر می شود.

*شهاب با پرسپولیسی ها هم حرف زده ای؟
بله، صد در صد. من رفقای خوبی در این تیم دارم و با آنها مشورت کردم.

*به تو چه گفتند؟
از همان اول گفتند بیا پرسپولیس. خیلی استقبال خوبی از من کردند ولی در عین حال یک نصیحت هایی هم داشتند. من هم کامل به حرف هایشان گوش دادم.

*مهرداد تو چه توصیه ای به شهاب کردی؟
خب توصیه هایی برایش داشتم، البته همانطور که می دانید شهاب خودش خیلی با تجربه است. ولی در کل به نظر من بهترین تصمیم را گرفته است. خیلی برایش بهتر شد که به پرسپولیس آمد و می تواند خودش را بیش از گذشته نشان دهد.

*تو که نگفتی چه توصیه ای به او کردی، ولی من سوالم را این طور مطرح می کنم. با شخصیتی که از شهاب می شناسی، فکر می کنی بتواند از پس این فشار بر بیاید؟ سال گذشته گلر های پرسپولیس خوب نبودند حالا مردم می گویند با گلرهایی که می گیریم، مشکلات باید حل شود.
صد در صد فشار زیادی روی شهاب خواهد بود. به هر حال او دارد از تیم ملی به پرسپولیس می رود. فصل قبل مشکلاتی وجود داشت و قطعا برای فصل بعد فشار روی تیم زیاد خواهد بود. امیدوارم با بچه هایی که همراه شهاب به پرسپولیس می آیند، تیم خوب شود. آنها می توانند از زیر این فشار با سربلندی بیرون بیایند. امیدوارم شهاب سال خوبی با پرسپولیس داشته باشد.

*شهاب همین سوال را از تو می پرسم. با سال بدی که گلرهای پرسپولیس داشتند همه به تو به چشم یک منجی نگاه می کنند.
خب یکسری مشکلات درون دروازه پرسپولیس بود که قطعا توقعات را از من بالاتر می برد. ولی من همه این چیزها را بررسی کردم و بعد تصمیم گرفتم. به خودم اطمینان دارم. انشاا.. که بتوانم در پرسپولیس موفق باشم. قبل از اینکه با این تیم ببندم، همه چیز را می دانم و تنها دوست دارم به کمک بچه هایی که به این تیم اضافه خواهند شد، برای سال آینده موفق عمل کنیم.

*دوست داری با مهرداد همبازی باشی؟
صد در صد. قبل از اینکه با پرسپولیس توافق کنم، با مهرداد حرف زدم. او هم تقریبا پرسپولیسی است.

*مهرداد راست می گوید؟
من با پرسپولیسی ها از قبل حرف زدم ولی به تفاهم نرسیدیم. صحبت هایی دارد می شود و احتمال سپاهانی شدنم هست(اما دیروز رویانیان اعلام کرد قطعا این بازیکن فصل بعد در کنار آنهاست و سایت رسمی باشگاه هم خبر پرسپولیسی شدن او را رسما اعلام کرده است)

 *پرسپولیسی ها به تو علاقه دارند. حتی در همان بازی الهلال که به اغلب بازیکنان گفتند بی غیرت، تو تشویق شدی.
من خودم دوست دارم در پرسپولیس بمانم. الان هم چیزی معلوم نشده. صحبت هایی شده ولی روند مذاکراتم با پرسپولیس خوب نبوده است.*مشکل مالی با هم دارید؟
این مسئله دیگر یک چیزی بین من و پرسپولیس است که از فصل قبل مانده. قرار بود حل شود ولی هنوز نشده است.

*همه مهرداد را بازیکن استقلال می دانستند ولی چه شد که تو به پرسپولیس رفتی؟
من رابطه خوبی با استقلالی ها داشتم. ولی بعد از اینکه از این تیم رفتم نتوانستم در مس بمانم و مشکلاتی برایم پیش آمد. در آن زمان اولویت من بازی در تهران بود. دوست داشتم دوباره به این شهر برگردم و پرسپولیس به من نیاز داشت. به همین دلیل راهی این تیم شدم.

*شهاب با مهرداد کری هم دارید؟
شهاب: ما با هم رفیقیم. این رفاقت خارج از زمین هم بیشتر است.*چه زمانی با هم دوست شدید؟
شهاب: در اردوی تیم ملی، در سال گذشته.

*پس زمان زیادی نیست که با هم دوست هستید.
مهرداد: بله، می دانی، اخلاق های ما با هم می خواند.

*حالا کی باندتان را کامل می کنید؟!
شهاب:نه بابا دنبال باند نیستم. اردوی تیم ملی جو خوبی دارد. آدم احساس راحتی می کند.
مهرداد: آره بابا، باند نداریم در تیم ملی.

*درگذشته جو تیم ملی خوب نبود؟
مهرداد: من که نبودم و خبر ندارم.
شهاب: قبلا هم خوب بود ولی سنگین بود اما الان همه با هم راحت هستیم.

*بعد از گل تیم ملی هم در بازی دیدیم که چطور همه خوشحالی کردند، با هم.
مهرداد: وقتی محمدرضا گل زد ما که روی نیمکت نشسته بودیم خیلی بیشتر از بازیکنان داخل زمین خوشحالی کردیم.

*شهاب اگر ۱۰ بر صفر می بردیم، اینقدر نمی چسبید. درست است؟
از وقتی کروش آمده در دو بازی دقیقه ۹۰ گل زده ایم. اولی هم بازی بحرین بود که خیلی چسبید. بازی ازبکستان هم یک بازی ویژه بود از این نظر. واقعا چسبید.
مهرداد: دو تا از بازیکنان هم صاحب بچه شدند که این برد را شیرین تر کرد. سیدمهدی رحمتی و اشکان دژاگه.

*کارلوس چه کاری کرده که تیم ملی تا لحظه آخر می جنگد؟
ما همه فهمیده ایم که مسئولیت سنگینی در تیم داریم. می دانیم باید زحمت بکشیم تا مردم خوشحال شوند. کروش باعث شده تا روحیه جنگندگی و مسئولیت پذیری بازیکنان بیشتر شود. می دانیم همه مسئولیم و وظایف سنگینی به دوش داریم. تا الان که همه چیز خوب بوده و دوست داریم که ادامه پیدا کند.

*مهرداد تصور می کنیم تو رفته ای به سپاهان و شهاب هم گلر پرسپولیس است. چطور به او گل می زنی؟
گل زدن به شهاب سخت است. ولی اگر راه بدهد، یک گل می زنم!(خنده جمعی)

*مهرداد تیم ملی به جام جهانی می رود؟
با این کادر و بازیکنان، اگر مسئولان هم حمایت بیشتری کنند با یک برنامه ریزی دقیق می توانیم به جام جهانی برویم.

*البته قبول داری تیم ملی مقابل ازبکستان زیاد خوب نبود؟
مهرداد: بازی خارج از خانه بود. آب و هوا تاثیر زیادی داشت و همین طور خستگی بچه ها. مهمترین مسئله برد بود که به دست آوردیم. برای ما بهتر از این نمی شد. سه امتیاز گرفتیم و حالا باید به فکر سه امتیاز بازی قطر باشیم.

*مهرداد از اینکه روی نیمکت نشستی، ناراحت نبودی؟
اصلا و به هیچ عنوان.

*ولی اگر شاید یک مربی ایرانی روی نیمکت بود، می شدی. درست است؟
چون الان منافع تیم ملی در میان است. منافع فرد این وسط مهم نیست. همه برای خوشحالی ملت تلاش می کنند. اگرتیم ملی برود جام جهانی همه این وسط سود می کنیم. از من گرفته تا بقیه، مردم، مسئولان و روزنامه ها. خود کروش هم گفته که نفر مهم نیست. امیدواریم با دعای خیر مردم این اتفاق بیفتد و برویم جام جهانی.

*شهاب تو ناراحت نیستی که روی نیمکت باشی؟
همانطور که مهرداد گفت، بحث شخصی در تیم ملی نداریم. یک درصد هم به این مسائل فکر نمی کنیم. کسی ناراحت نمی شود این هم هنر مربی است.

*تو در ذوب آهن روی نیمکت می نشستی، اعتراض می کردی ولی در تیم ملی نه. چرا؟
البته داستان تیم ملی با باشگاه فرق دارد. تیم ملی الان در ۷،۸ بازی و در یک مقطع کوتاه، به جام جهانی می رود. به خاطر همین مربی نمی تواند زیاد ریسک کند. بعد هم اگر تیم ملی به جام جهانی برود، همه نفع می کنند. واقعا خودخواهی است که آدم در این شرایط به خودش فکر کند. کروش مربی با دانش و زحمت کشی است. کلی وقت می گذارد، برنامه ریزی می کند و تیم را تمرین می دهد. ما به او اعتماد و اطمینان کامل داریم. مطمئنیم او بهترین تصمیم را برای منافع تیم ملی می گیرد.
*مهرداد بازی قطر در پیش است. آخرین بار با این تیم در تهران مساوی کردیم. آنها را می بریم؟
من فکر می کنم باید ببریم. در این صورت راهمان برای صهود هموارتر می شود. شیرینی برد ازبک با شکست قطر بیشتر می شود. امیدواریم با ۱۰۰ هزار طرفدار ایرانی بازی را ببریم و وضعیت مان را در جدول بهتر کنیم.
شهاب: چرا نبریم؟ فاصله زیادی بین فوتبال ما با قطر و امارات وجود دارد. به راحتی این تیم را می بریم. بازی در زمین خودمان است و سه امتیاز را می گیریم. سه امتیاز اول را بیرون از خانه به دست آوردیم و اگر خودمان باشیم، هیچ تیمی نمی تواند ما را ببرد در آسیا.

*مهرداد بالاخره فصل بعد اصفهانی …
بابا معلوم نیست. در فوتبال ایران همه چیز دقیقه ۹۰ معلوم می شود. شاید اصلا رفتم ملوان!

*نه سوالم این است که زندگی در این شهر و آن شهر سخت نیست؟
من مجردم و برایم مشکلی ندارد. کلا آدمی هستم که یکنواخت نمی توانم یک جا بمانم. دوست دارم جا عوض کنم. این شخصیت من است. حالا من مجردم راحتم ولی متاهل ها خیلی اذیت می شوند.

*تو با پرسپولیس مشکل مالی داری، درست است؟
مشکل خاصی نیست. یک مبلغی از فصل قبل بوده که بخش ناچیز آن را به من داده اند. طبق قانون باید می دادند. هنوز ولی این پول را نگرفته ام. منتظرم ببینم باشگاه چه می کند( البته دیروز گویا این مشکل حل شد و رویانیان اعلام کرد او قطعا می ماند)

*شهاب تو هم که ۵ درصد از پولت را از ذوب آهن گرفته ای!
(خنده)ملوانی ها ۵ درصد گرفته اند. من ۴۰ درصد گرفته ام. این اولین سالی بود که ذوب آهن این قدر مشکل داشت. سابقه نداشته وضعیت در تیم این طوری باشد. امیدوارم بتوانم حقم را از این باشگاه بگیرم.

*مهرداد بزرگترین آرزویی که داری چیست؟
این است که اول سالم باشم و بعد هم با تیم ملی ایران به جام جهانی بروم.
*به اروپا هم فکر می کنی؟
چرا که نه.

*راستی این ماجرای JACK3D هم در اردوی تیم ملی سوژه ای است.
هیچی دیگر، من الان شده ام عضو ستاد مبارزه با دوپینگ. تا ببینم یکی از بچه ها دارد یک چیزی می خورد سریعا می روم بالای سرش و می گویم، پسرم حواست باشد، احتمال دارد آلوده بشوی!

*اتفاقا در تمرین تیم ملی هم یک ماده ای به شما دادند که فکر کردیم دارید دوپینگ می کنید!
شهاب: بله، خیلی بد مزه بود. میک مک درموت مربی بدنساز تیم برای بازیکنان در نظر گرفته بود. خیلی بد بود.

*گفتی میک. خیلی از او تعریف می کنند.
مهرداد: انصافا عالی است.
شهاب: حرف ندارد. مخ بدنسازی است.
مهرداد: به نظر من باید باشگاهها از این مربی برنامه بگیرند. در ایران که بهتر از او نداریم. کل باشگاهها باید دنبال او باشند و برای نزدیکتر شدن به استانداردها، از او کمک بگیرند. متاسفانه ما در ایران کسی را قبول نداریم و می گوئیم فقط خودمان خوب هستیم.

*تیم ملی دو روز تعطیل خواهد بود. همدیگر را نمی بینید دلتان تنگ نمی شود؟
مهرداد: نه بابا، دیگر از دیدنش خسته شده ام!
شهاب: (خنده)
مهرداد: بابا یک ماه است خانه نرفته ام. دوست دارم بروم خانه. از عربستان با پرسپولیس بودم و بعد رفتم ترکیه و تاشکند.
سعید اکبری

ارسال یک پاسخ