مبارک باد طلوع مهر هشتم!
تاريخ ارسال خبر : 17 اکتبر 2010 | ساعت 11:27 | کد خبر: 1917 | sv145 | چاپ این مطلب

ولادت باسعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام رضا (ع) بر همگان مبارک باد

تاریخ، لب به خنده گشوده است! گلها و پروانه ها جشن مشترک و با شکوهی بر پاکرده اند. آسمانیان بر سرزمینی ها نقل شادی می پاشند. افلاک بر رخ خاک بوسه می زنند ! نسیم، دست نوازشگرش را شادمانه بر پیکره بوستانها می کشد و در گوششان نجوای مهر می کند. آفتاب، از سر شوق بر پهنه آسمان می دود. ستاره ها سر از پا نمی شناسند. ابرها دست افشانی می کنند. ماهتاب بی تاب و پای کوبان است! تصویر هستی، بدیع و زیبا شده، از همه ارکان فلک و ملک، ملک و ملکوت، لاهوت و ناسوت، صدای سبز سرور می آید !همهمه همه هستی، ترنم عشق و شور و مستی و شادمانی است. دل من نیز از صحرای محبت عبور کرده، می جهد، می رقصد، هر چه ناشادی را پشت سر می گذارد؛ آبی تر و دریایی تر می شود و من اینک احساس می کنم که سراپا ترنم و شوقی وصف ناپذیرم! همه ذرات وجودم را شهد شادی و شورانگیزی و تبسم، سبز و دیدنی کرده است. هم از این روی، نام تو را عاشقانه به لب دارم. ای آنکه می آیی و با آمدنت دست نوازش و مهربانی بر سر ما می کشی، ولی نعمت ما می شوی و ما افتخار می کنیم که منت تو را بکشیم، به خود می بالیم که ما را زائر خویش بخوانی و ما خود را لایق نگاه و مهر تو بدانیم، خرسندیم که خاک پایت را توتیای دیده خویشتن سازیم. مشتاقانه بر جای گامهایت بوسه می زنیم و در شکوهمندترین روز، روز میلاد خجسته گل، عطر دلپذیر بهشت را استشمام می کنیم و با زبان دل و جان، بر محمد و آل محمد صلی ا… علیه و آله و سلم، سلام و صلوات می فرستیم . حالیا، ای گل زاد نازنین! تو روشن ترین پنجره ای هستی که رو به حیات ما گشوده شده است و ما زینت نام زیبای تو را هماره بر جان و دل خویش می آویزیم و به بوسه زدن بر گامهای غزالی که مهر مهر تو را بر پیشانی دارد، افتخار می کنیم! این روح ماست که در صحن و سرای نگاه تو، از سقاخانه لطفت سیراب می شود. این شکوه کاشی های حریم توست که ما را به سمت اکتشاف نور، هدایت می کند.هنگامی که دستهای یاری تو، بند از سر و دست رنج دیدگان می گشاید و دل شکستگان را به کشتی رهایی می نشاند، لبخندهای شاد ستاره ها؛ صدای پاک تو را تا بارگاه شوق ملائک همراهی می کنند و آن زمان که پاسخ سبز تو، ردای راویان رنج را تبرک می کند، در همه قلبها «زلزله محبت» خانه می سازد! ای امام رئوف! هر که تشنه محبت توست، سیری ناپذیر است و آن که طراوت یاد تو را بر لب دارد، نوای جانش هرگز به پژمردگی نمی گراید. تو، دستهای بلند ربوبی را بر سر ما می کشی، ای خورشید هشتم !تو با همسایه هایت به خوبی خودت رفتار می کنی و کاری به این نداری که بدی آنها چه قدر است! تو با زائران اندیشه ات رفیق هستی و مهربانتر از هر مهربانی با آنها عمل می کنی. پس بدان گاه که سهمیه بهشت را به امضایت می رسانند، نام ما را از خاطر مبر! وه که چه غوغایی در سراسر این پهنه پر از جذبه برپاست: آواز بارانی چشمهای زائران، انتظار شکفتن گل غنچه های آرزو در دل پیچکهای گره خورده بر ضریح نگاهت، بوی خوش التماس و تضرع، پویش پیوسته پرهای فرشتگان در حریم هر پگاه در حرم، تابش طراوات خورشید در هر بامداد از آسمان پاکت، ثمربخشی ناله های غریبانه عاشقان، جشنواره همه واژه های پاک در دفتر خاطرات دلها، چینش منظم لبها بر در و دیوار و ضریح محبت، حادثه پایان ناپذیر ارادت و ایمان، خوانش همه خوبی های ناتمام، دستهای آرزومند روییده به سوی آسمان، ذخیره آفتاب در دلهای مردمان، روایت دیدارهای عاشقانه یاران، زمانهای مغتنم زمین، ستایش یگانه با یاد خورشیدی تو، شرمساری آفتاب و ماه و ستاره ها در برابرت، طول صفهای دلدادگان، ظفریابی شفاخواهان، قلبهای پرتپش عشق و ایمان، کتاب خدا و مفاتیح و لبهای مؤمنان، گذار دمادم فرشته های خدا، نجوای کبوتران سپید حرم، وداع ویژه عاشقان، سلام عاشقانه همگان، همه و همه برای اشتیاق شرکت در جشن تولد و بهره وری و افراز فضیلتها، محبتها، کرامتها و خوبی های شماست یا علی بن موسی الرضا!
آری، پنجره فولاد، زیباترین زمزمه های عارفانه عشاق تو را به گوش سپرده است. چلچراغ خورشید، از شرم در برابرات عرق می ریزد !آینه کاری های حرمت، حضور فرشته ها را در آستانه ات مضاعف می کنند.
سنگهای حریم تو نیز سخن می گویند و راز دل سر به مهرهایی را می جویند که در برابر تو نماز عشق می خوانند و می دانند که هر رکعت از عشق هم چندین رکوع ایمان و امان دارد و چندین سجده سادگی و صفا و چندین و چند شهادت به رویش گل در تبسم ملکوتی معنا! هم اینک در گوش جانم، نجوای رازناکی است برآمده از صریر قلم و نشسته بر سریر جان، که: «رویش هشتمین گل سرخ در باغستان بی همتای هماره سبز، بر همه سپیداندیشان و مؤمنان مبارک باد » و در دلم این غنچه نیایش می روید که : ای امام رأفت و پاکی و دانایی! دستها، دیده ها و دلهای ما را در دنیا و آخرت از دامان احسان خویشتن کوتاه مفرما و از خداوند رحمان بخواه که این احساسهای عاشقانه زیبا را هرگز از وجود ما، دور نفرماید. به حق همه زائران عارف و همه عارفان عاشقت !

رضا اردوان


نظرات کاربران 

ارسال یک پاسخ