به گزارش مشرق ، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت :
دیروز آقای دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم کشورمان در اقدامی غیرمنتظره و بیرون از روالی که مسئولان بلندپایه در نامه نگاری به یکدیگر رعایت می کنند، نامه ای را که خطاب به آیت الله آملی لاریجانی، ریاست محترم قوه قضائیه نوشته بود، در اختیار رسانه ها قرار داده و منتشر کرد. متن نامه کوتاه ایشان که به نظر می رسد عقبه بلند آن از نگاه ریاست محترم جمهوری دور مانده باشد، به شرح زیر است؛
سلام علیکم؛
اطلاع دارید که بازدید اینجانب از زندان اوین برای روز دوشنبه ۱۷/۰۷/۹۱ برنامه ریزی و روز یکشنبه ۱۶/۰۷/۹۱ از طریق وزیر محترم دادگستری به آن قوه محترم اعلام گردید. پس از ساعتی ایشان اعلام کردند که مسئولین قوه قضائیه می خواهند که این بازدید به روزهای آینده موکول گردد.
مقتضی است دستور فرمایید در اسرع وقت هماهنگی لازم جهت این بازدید معمول گردد.
بازدید از زندان اوین اگرچه مانند بازدید از سایر مراکز و نهادهای نظام- با رعایت برخی از شرایط در برخی از موارد- حق رئیس محترم قوه مجریه است ولی درباره نامه یاد شده و درخواستی که در آن آمده پرسش هایی هست که براساس آن، به آسانی نمی توان درخواست بازدید ایشان از زندان اوین را در بستر و چارچوب قانونی مورد اشاره و اقدامی عادی و بی حاشیه تلقی کرد!
۱- اولین پرسش آن است که جناب رئیس جمهور با چه انگیزه ای نامه خود خطاب به رئیس قوه قضائیه را در اختیار رسانه ها قرار داده و منتشر کرده اند؟! چرا که اینگونه نامه ها مطابق روال جاری و پذیرفته شده، به صورت محرمانه و با قید طبقه بندی ارسال می شود و در صورتی که حاوی مطلب محرمانه ای نباشد نیز، از انتشار آن در سطح رسانه ها خودداری می شود. ممکن است گفته شود که آقای رئیس جمهور قصد داشته اند که تمامی اقدامات خود را به اطلاع همه مردم برسانند! که باید پرسید؛ چرا سایر نامه هایی که خطاب به سران قوا و یا خطاب به برخی از مقامات بلندپایه دیگر، نظیر اعضای محترم کابینه نوشته اند را منتشر نفرموده اند؟ مخصوصا آن که برخی از آن نامه ها حاوی مطالبی است که آگاهی مردم از آن خالی از فایده نیست.
از سوی دیگر، آیا رئیس جمهور محترم از این نکته بدیهی غافل بوده اند که نامه ایشان بعد از انتشار فقط در میدان دید مردم شریف ایران باقی نمی ماند و برای چشم های گرسنه و نامحرم دشمنان اسلام و انقلاب نیز که این روزها- بیشتر از همه روزها- به عرصه سیاسی کشورمان دوخته شده است «سوژه» می سازد؟!
متن نامه آقای رئیس جمهور حکایت از آن دارد که ایشان ۱۰ روز قبل هم درخواست بازدید از زندان اوین را داشتند و قوه قضائیه بنا به علل و براساس مصالحی این بازدید را به روزهای بعد موکول کرده بود. این نکته باید بیشتر از نکات قبلی، مانع رسانه ای کردن نامه از سوی رئیس جمهور می شد. چرا که، اگر آن مصالح همچنان باقی باشد- که خواهیم دید هست- بازدید ایشان باز هم به تعویق می افتد و در این حالت از یکسو توهم اختلاف میان دو قوه پدید می آید و از سوی دیگر، دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها با بهره گیری از این تعویق و بدون اشاره به علت آن، زمینه تازه ای برای دروغ بافی های چندین و چند ساله خود درباره، زندان ها و از جمله زندان اوین پیدا می کنند! آیا رئیس جمهور محترم به این نکته بسیار بدیهی توجهی نداشته اند؟ و آیا مسئولان دستگاه قضایی ، مصلحت اندیشی های خود را که -چنانچه اشاره خواهد شد- برخاسته از رعایت عدالت وحقوق همگانی بوده است برای جناب رئیس جمهور بازگو نکرده اند؟
انتشار نامه فوق الذکر با توجه به نکات یادشده می تواند این توهم را در برخی اذهان پدید آورد که آقای دکتر احمدی نژاد با اطلاع قبلی از مصلحت اندیشی و در نتیجه مخالفت دستگاه قضایی با بازدید ایشان در پی آن بوده اند که -خدای نخواسته- این مخالفت را به حساب بی عدالتی قوه قضائیه و اصرار خود را به حساب عدالت جویی خویش بنویسند! و بعید نیست شماری از بداندیشان نیز برای مقابله با رئیس جمهور محترم کشورمان اقدام ایشان را به سود توهم پراکنی های دشمنان بیرونی قلمداد کنند! این توهم به یقین دور از شخصیت آقای دکتر احمدی نژاد است ولی متأسفانه باید گفت که انتشار نامه یاد شده می تواند زمینه ساز توهم مورد اشاره باشد.
۲- پرسش دیگر آن است که چرا جناب احمدی نژاد طی ۷ سالی که از حضور ایشان در رأس قوه مجریه می گذرد به فکر بازدید از زندان اوین نبوده اند؟ ممکن است گفته شود که آقای رئیس جمهور برنامه های بازدید خود از مراکز و کانون های مختلف را براساس اولویت و با در نظر گرفتن فرصت هایی که در اختیار دارند، تدوین می کنند و اکنون در فهرست برنامه های ایشان، نوبت به بازدید از زندان اوین رسیده است. این استدلال را نفی نکرده و غیرقابل پذیرش نمی دانیم، اما، این روزها شاهد رخداد دیگری نیز بوده ایم که پاسخ احتمالی یاد شده را در اذهان عمومی مخدوش کرده و زیرسؤال می برد و آن، دستگیری و زندانی شدن آقای علی اکبر جوانفکر، مشاور رئیس جمهور است که محاکمه، بازداشت و زندانی شدن وی با مخالفت اعلام شده آقای دکتر احمدی نژاد روبرو شده بود و حال آن که جرایم ایشان با استناد به اسناد غیرقابل انکار به اثبات رسیده و بعد از محاکمه علنی به دو فقره حبس تعزیری و محرومیت از فعالیت مطبوعاتی و رسانه ای محکوم شده بود. اکنون این سؤال پیش می آید که آیا محکومیت آقای جوانفکر انگیزه اصرار آقای احمدی نژاد برای بازدید از زندان اوین است؟! مخصوصا آن که رئیس جمهور محترم، بارها مخالفت خود نسبت به محکومیت مشاور خویش را اعلام داشته و به حکم صادره اعتراض کرده بود. اگر چنین است- که ان شاءالله نباشد- این پرسش می تواند در افکار عمومی شکل بگیرد که؛ آقای جوانفکر غیر از آن که مشاور آقای احمدی نژاد بوده است چه تفاوت دیگری با بقیه مجرمان دارد و در کجای قانون آمده است که نزدیکان و مشاوران رئیس جمهور از مصونیت قضایی برخوردارند و چنانچه مرتکب جرمی شوند، باید از تعقیب قضایی در امان باشند؟!
دستگاه قضایی اگر در پی اجرای عدالت است- که باید باشد- حق ندارد در میان مجرمان و محکومان تبعیض قائل شود. موافقت دستگاه قضایی با درخواست آقای احمدی نژاد، ناامید کردن مردم از عدالت خواهی و انصاف جویی این دستگاه است. مگر فلان مجرم زندانی با مشاور سابق رئیس جمهور چه تفاوتی دارد غیر از این که در میان مسئولان نظام حامی عالی رتبه ای ندارد؟!
۳- ممکن است گفته شود که درخواست بازدید آقای رئیس جمهور ربطی به محکومیت و زندانی بودن آقای جوانفکر ندارد! این تلقی اگرچه با واقعیات و شواهد موجود همخوانی چندانی ندارد ولی بر فرض که چنین باشد، از آنجا که اظهارات آقای احمدی نژاد و اطرافیان ایشان، چنین تلقی- یا توهمی- را پدید آورده است، برای پیشگیری از هرگونه شائبه و برداشت سوء درباره نگاه تبعیض آمیز رئیس جمهور و قوه قضائیه لازم است این بازدید- در صورت لزوم و با رعایت شرایط قانونی آن- به زمان دیگری موکول شود تا- خدای نخواسته- این شائبه در افکار عمومی شکل نگیرد که ریاست محترم جمهوری و یا ریاست محترم دستگاه قضایی وقتی پای درخواست مسئولان عالی رتبه در میان است، عدالت را به تبعیض می آمیزند آیا مصلحت نظام که عدالت خواهی برجسته ترین، جذاب ترین و خداپسندانه ترین ویژگی آن است بر هر مصلحت دیگری برتری ندارد؟
۴- و بالاخره، این روزها که جمهوری اسلامی ایران از یکسو پرچمداری و نقش آفرینی در تحولات بزرگ منطقه و بین المللی را برعهده دارد و از سوی دیگر و به همین علت با برخی از مشکلات تحمیلی مانند گرانی افسارگسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم روبروست که به تدبیر و چاره اندیشی مسئولان، مخصوصا قوه مجریه و رئیس جمهور محترم نیاز دارد، طرح مسائل دست چندم و حاشیه ساز می تواند تلقی فرصت سوزی و بی اعتنایی- هرچند ناخواسته- به نیازهای مبرم و ضروری مردم را در پی داشته باشد.
نظرات کاربران