در آغاز؛ دوران سنتی که بارزترین مشخصه آن زندگی بر مدار کشاورزی و رقابت اصلی بر سر داشتن زمین حاصلخیز و تصاحب منابع آب بود، به میان آمد که از آن به عنوان موج کشاورزی یاد میشود.
مرحله دوم؛ دوران صنعتی یا مدرن که بر محوریت پیشرفت صنعت و وقوع انقلاب صنعتی تجربه شد.
مرحله سوم؛ دوران پسامدرن که عنصر اصلی آن دانایی محوری و تحول شگرف در اطلاعات و ارتباطات بود، و به عنوان موج ارتباطات و فناوری اطلاعات شناخته شد.
امروز در حالی که موج سوم، مراحل کمال خود را میگذراند و هنوز به پایان راه نرسیده، موج جدیدی در حال وقوع است که گستردگی آن به پهنای عرصه زندگی بشر در دنیای کنونی میرسد. موج جدید، آنچنان گسترده و تحولآفرین است که باید از آن به عنوان موج چهارم یا «مردممحوری» یاد کرد.
جنبش تسخیر «وال استریت» و سرایت آن به بیشتر شهرهای جهان غرب و پیش از آن جنبش بیداری اسلامی در جهان اسلام ـ که کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه را در بر میگیرد ـ در واقع به نوعی دنبالهروی موج انقلاب اسلامی مردم ایران است که باید آن را سرآغاز این موج جدید دانست.
موج چهارم یا موج مردم محوری نیز مانند سه موج گذشته، مشخصههای خاص خود را دارد، به گونهای که شبکههای اجتماعی، فهم جمعی و هویت جمعی در این موج، جایگزین مفاهیم و سازوکارهای جامعه مدنی در دنیای مدرن شده است.
اما در این میان، نکته قابل توجه این است که این جنبشها، نه تنها با سازماندهی دولتها و هدایت احزاب و سندیکاها به وقوع نپیوسته، بلکه دولتها به شدت با گسترش این موج مخالفت میورزند و احزاب و سندیکاها نیز غافلگیر شده و از موج مردمی عقب ماندهاند. در این موج، سیاست و زندگی در حال اجتماعی شدن و به عبارت دیگر، در حال مردمی شدن است.
اما قطعا با آموزههای اشتراکی مورد نظر سوسیالیزم متفاوت است، حال آن که ماهیت خیزشهای مردمی در غرب ضد نظام سرمایهداری است، ولی هنوز شبکههای مردمی به خاستگاه واحد و نظام آلترناتیو دست نیافتهاند؛ بنابراین، از آنجایی که این اعتراضات و خیزشها بیش از یک دهه تداوم خواهد داشت، در این مدت، بیگمان نظریه پردازان بر پایه خاستگاه و هویت مردمی، مطالبات این خیزشهای را تئوریزه خواهند کرد.
آنچه مسلم است، این که در این موج از مفهوم انسانیت زیاد سخن به میان میآید، ولی بدون شک، این انسانیت با انسان محوری اومانیستی و حقوق شهروندی جامعه مدنی متفاوت است؟!
در موج چهارم بحث انسانیت سمت و سوی معنویت محوری خواهد داشت، اما از آنجا که انسانیت از دیدگاه اسلام و مسیحیت دارای قرائت واحد نیست، میتوانیم از آن در غرب به «بیداری انسانی» به مفهوم ذکر شده یاد کنیم و در جهان اسلام آن را «بیداری اسلامی» بنامیم.
بنابراین،گویا جلوههای موج چهارم در سر تا سر دنیا نمایان شده و تداوم خواهد یافت و سازوکارهای دنیای مدرن مانند دولتها، جامعه مدنی، احزاب و دیگر مؤلفههای نظام بینالملل که با توجه به شعارهای مردم، تنها یک درصد به شمار میآیند، پاسخگوی مطالبات ۹۹ درصد اصل مردم نخواهد بود و قطعا در آینده با دنیای جدیدی با محوریت مردم با سازوکارهای گوناگون روبهرو خواهیم بود.
نظرات کاربران