اسفند ماه هر سال، مدیران ارشد شرکتها دور هم جمع میشوند تا درباره میزان پاداش آخر سال خود مشورت کنند و تصمیم بگیرند.
درباره میزان عیدی و پاداش شرکتهای بخش خصوصی، حرفی نیست، جیب خودشان است و خودشان میتوانند برای درآمد و ثروتشان تصمیم بگیرند. البته مدیران و مالکان بنگاههای بخش خصوصی هرچند در برداشت از سودشان آزادند اما در جامعه اسلامی اجازه ندارند هرطور که میل دارند از ثروتشان استفاده کنند. مثلاً یک ثروتمند حق ندارد با مصرف تجملی، دل فقرا را بسوزاند و آنها را به حسرت مبتلا کند … بگذریم.
بحث بر سر تعیین پاداش آخر سال و حقوق ویژه مدیران در شرکتها و مؤسسات دولتی، نیمه دولتی، شبهه دولتی، بخش عمومی غیردولتی و خلاصه شرکتها و نهادهایی است که همه یا بخشی از آنها به بیت المال تعلق دارد.
در سالهای گذشته اخبار تکان دهندهای وجود داشت که هیأت مدیره یا مدیرعامل فلان شرکت دولتی برای خود پاداش چند ده میلیونی تصویب و برداشت کردهاند. این رفتارها در شرایطی که بخشی از هموطنان از حداقل امکانات لازم برای زندگی محروم هستند، غیرقابل تحمل است و اقدام نهادهای نظارتی را میطلبد. اما درد اینجاست که برخی شرکتها و مؤسسات ثروتمند دولتی، برای فرار از نظارت بر ریخت و پاشهایشان، متولیان نظارت را نمکگیر میکنند.
آن شورای عالی این روزها به چه حقی از نمایندگان مجلس ثبت نام میکند تا در نوروز ۹۰ نمایندگان را با خانوادهشان به سفر خارجی ببرد؟
این قبیل ارتباطات آلوده کم هم نیست و برای برخی نمایندگان چنین سوء استفادههایی از بیت المال آنقدر عادی و موجه شده است که از این کار خود شرم هم نمیکنند و نهی کننده از این نوع منکرات را به فضولی، حسودی یا تشویش اذهان عمومی متهم میکنند.
آهای آقای مدیرعاملی که برای خودت و اعضای هیأت مدیرهات، نفری ۵۰ میلیون تومان پاداش آخر سال از بیتالمال تصویب و برداشت کردهای … آیا خبر داری در همین اطراف تهران کارگری هست که ۵۰ هزار تومان ندارد تا دندان خراب فرزند خود را بکشد و شبها ناله های دردناک فرزندش را میبیند و خجالت می کشد؟
آهای آقای نمایندهای که اسمت در لیست دولتی نوشتهای تا نوروز۹۰ به همراه خانواده به خرج بیت المال عید به مالزی بروی … آیا خبر داری صدها جوان عقد کرده ایرانی به دلیل نداشتن پول اجاره خانه، سالهاست جدا از هم زندگی میکنند؟
آهای آقای مدیر شرکت نیمه دولتی که میخواهی با پاداش آخر سالت برای دخترت ۲۰۶ بخری تا راه بیفتد و به همکلاسیهایش پز دهد … آیا خبر داری دخترانی هم سن و سال دختر تو هستند که چون نمیتوانند از روشهای متعارف مانند دختر تو بپوشند و سوار شوند، برای بدست آوردن چیزهایی که حسرتشان را می کشند؛ به فکر راههای گناه آلود میافتند؟
راستی چرا هیچ خبرنگاری این روزها سراغ پاداشهای هیأت مدیرههای شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی نمیرود؟ آیا این موضوع با کنفرانسهای خبری مرسوم این شرکتها و نهادها در پایان سال و هدیههای توزیع شده در این برنامههای خبری (!) بیارتباط نیست؟ بالاخره خبرنگارها هم زن و بچه دارند. ۲۰۶ میخواهند. اگر ۲۰۶ دارند، ویتارا میخواهند مگر خبرنگار جماعت دل ندارد؟! عجیب نیست که چرا تقریباً هیچ خبرنگاری صدای گریه فرزند آن کارگر فقیر را شبها از دندان درد به خود میپیچد نمیشنود.
آهای آقایانی که بیتالمال زیر دستتان است و برای خود پاداشهای میلیونی تصویب میکنید و چشم نهادهای نظارتیتان را هم با پرداخت انواع هدایا بستهاید … آیا از چشمان باز امام و شهدا شرم نمیکنید؟
گیریم که به رقم پاداشهای میلیونیتان، مهر «کاملاً محرمانه» زدید و از چشم افکار عمومی پنهان کردید؟ آیا میتوانید آن را از دید خدا هم پنهان کنید؟
نظرات کاربران