تهدیدات سایبری نگرانی در حال تکامل و راهبردی آمریکاست
تاريخ ارسال خبر : 19 مارس 2012 | ساعت 10:23 | کد خبر: 9486 | sv100 | چاپ این مطلب

ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا از تهدیدات جهانی به وسیله “جیمز کلاپر” رئیس اطلاعات ملی آمریکا در تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۲ برای تحویل به کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا آماده شد و به طور مشروح به عوامل دولتی و غیر دولتی، تحولات سیاسی، اقتصادی و نظامی و گرایشات فراملی پرداخته که همه آنها بر چشم انداز راهبردی و تاکتیکی آمریکا اثر گذار است.

تهدیدات سایبری؛ نگرانی در حال تکامل و راهبردی
تهدیدات سایبر، نگرانی ملی و امنیتی برای اقتصاد محسوب می‌شود زیرا پیشرفت‌های مداوم و رشد اتکا به فناوری اطلاعات را شاهدیم به گونه ای که تقریبا همه جنبه‌های جامعه‌ای مدرن را تحت تأثیر خود قرار داده است. جمع آ‌وری داده‌ها، پردازش، ذخیره و انتقال آنها به حد اعلی رسیده است. به مدد مشوق‌های بازار، ابداعات در کاربری این ابزارها از سرعت در ابداعات امنیتی پیشی گرفته و نه بخش عمومی و نه بخش خصوصی در اجرای تدابیر امنیتی موجود موفق عمل نکرده‌اند.

اثر این تکامل نه فقط از نظر گستره و ماهیت رخدادهای امنیت سایبری مورد بررسی قرار می‌گیرد، بلکه طیف بازیگران و اهداف نیز در آن اهمیت می‌یابد. در سال گذشته ما شاهد افزایش وسعت و پیچیدگی عملیات شبکه رایانه‌ای از سوی بازیگران دولتی و غیردولتی بوده‌ایم.

در میان بازیگران دولتی، چین و روسیه مایه نگرانی هستند. همان‌گونه که در گزارش دوسالانه جاسوسی اقتصادی ۲۰۱۱ ذکر شد، نهادهایی در این کشورها مسئول تجاوز غیرقانونی به شبکه‌های رایانه‌ای آمریکا و دزدی از اموال فکری آمریکا هستند.

بازیگران غیردولتی نیز مشغول ایفای نقش فزاینده در سیاست بین‌المللی و داخلی از طریق استفاده از فناوری‌های رسانه‌ای اجتماعی هستند. ما در حال حاضر مواجه با فضای سایبری هستیم که فناوری‌های در حال ظهور، سریع‌تر از توان دولتها توسعه یافته و اجرایی می‌شوند. این مورد را می‌توان در تلاش‌های به شکست انجامیده برای سانسور رسانه‌های اجتماعی حین انقلاب‌های بهار عربی ۲۰۱۱ در تونس، مصر و لیبی مشاهده کرد. گروه‌های هکر هم چون “انانیمس” و “لولز سکیوریتی”، حملات منع توزیع خدمات و محو کردن سایت‌های دولتی را دنبال کردند. علنی شدن تجاوز به “NASDAQ” و شبکه‌های “صندوق بین‌المللی پول” نشان دهنده آسیب پذیری بخش‌های کلیدی اقتصاد آمریکا و جهان خواهد بود.

چشم انداز
دو چالش راهبردی عمده ما در خصوص تهدیدات سایبر عبارتند از: ۱- مشکل بودن تأمین به موقع، هشدار قابل‌اعمال تعقیب قانونی تهدیدات و وقایع سایبری، همچون شناسایی نقض‌های امنیتی در گذشته و حال نسبت دادن آنها به شکل قاطع و متمایز ساختن تجاوزها به منظور جاسوسی سایبری و حملات سایبری در راستای اختلال

۲- آسیب پذیری‌های به شدت پیچیده مرتبط با زنجیره تأمین IT برای شبکه‌های آمریکایی.

در هر دو مورد تعامل دولت آمریکا با مالکان بخش خصوصی و اپراتورهای زیرساخت‌های حساس، برای تسکین این تهدیدات ضروری است.

*خاورنزدیک: خاورمیانه و شمال آفریقا

اثرات منطقه‌ای بهار عربی
جهان عرب با ناآرامی‌هایی رو به‌ روست که چالشی برای توانایی آمریکا در تاثیرگذاری بر خاورمیانه است. این ناآرامی به وسیله نیروهایی هدایت می‌شود که سیاست‌‌های اعراب را برای سال‌های متمادی شکل خواهند داد. این نیروها عبارتند از: جمعیت بزرگ جوانان، مشکلات اقتصادی، بیکاری، فساد، افزایش مشارکت مردمی و احیای امیدها برای تاثیرگذاری بر تغییر سیاسِی و توانایی بیشتر گروه‌های مخالف برای بسیج مقاومت صلح جویانه در مقیاسی بزرگ. در همین حال، نیروهایی که موجب تغییر می‌شوند با مسائلی چون نخبگان حاکم، اختلافات قومی، مذهبی و قبیله‌ای، فقدان تجربه دموکراسی وابستگی به ثروت منابع طبیعی و رقابت‌های منطقه‌ای بر سر قدرت رو به رو هستند.

در سوریه کشورهای عربی با تغییرات اختلاف برانگیزی رو به رو هستند. این تغییرات سیاسی، پیچیده و طولانی مدت به نظر می‌رسد. در تونس، مصر و لیبی؛ یعنی در کشورهایی که رهبران اقتدارگرا سرنگون شده‌اند، باید نظام‌های سیاسی از نو ساخته شود و این بازسازی از طریق مذاکرات پیچیده‌ میان جناح‌های رقیب صورت گیرد. در سوریه، نارضایتی از رژیم و صف بندی های اجتماعی موجب تطویل درگیری های داخلی می‌شود و به طور بالقوه موجب تبدیل تحولات شدید داخلی به بحران‌‌های منطقه‌ای می‌شود.

کشورهایی که بیشترین تاثیرات را از بهار عربی تجربه کرده‌اند؛ یعنی مصر، لیبی، سوریه و تونس، از وخامت وضعیت توسعه خود رنج می‌برند و فعالیت‌ اقتصادی در این کشورها متوقف یا کند شده است. تونس با چالش‌های مرتبط با ضرورت تقویت رشد و اشتغال رو به روست ولی احتمالا شرایط اقتصادی این کشور طی سال‌های آتی، تا حدودی بهبود خواهد یافت. تولید نفت در لیبی به طور اساسی کاهش یافته و موجب نوسانات قیمت‌های جهانی نفت شده است. اما افزایش تولید سایر کشورها از سقوط شدید بازار و افزایش قیمت‌ها جلوگیری کرده است.

عربستان سعودی و قطر یارانه مواد غذایی و هزینه‌های اجتماعی خود را افزایش داده‌اند تا نگرانی‌های مردم را رفع کنند و این روش‌ کسری گسترده بودجه را در صورت کاهش بنیادی قیمت نفت، بر آنها تحمیل خواهد کرد.

محیط سیال سیاسی در سراسر جهان عرب گشایش‌هایی را برای فعالان اسلام‌گرا ایجاد می‌کند تا مشارکت کامل‌تری در حیات سیاسی داشته باشند. ظهور و حضور قوی “حزب النهضه” در انتخابات تونس و موفقیت احزاب سیاسی در انتخابات مصر و مراکش حاکی از آن است که اسلام گرایان بهترین رقبای سازمان یافته در رویارویی های مختلف انتخاباتی خواهند بود. گرچه دورنمای درازمدت سیاسی احزاب اسلام گرا، احتمالا بستگی به این خواهد داشت که چگونه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را حل کنند. مع‌هذا تشکیلات و شعارهای آنها نشان می‌دهد که ترکیبی از سیاست‌های مردمی، پوپولیستی، رفاهی، اجتماعی و مبتنی بر بازار را در پیش خواهند گرفت.

این فضای جدید منطقه‌ای چالش‌هایی را به مشارکت های راهبردی آمریکا در جهان عرب، تحمیل می‌کند. در هر حال قضاوت ما این است که رهبران عرب به همکاری با آمریکا در زمینه امنیت منطقه‌ای ادامه خواهند داد تا به رفع جاه طلبی‌های منطقه‌ای ایران کمک کنند و برخی از آنها نیز در انتظار مساعدت اقتصادی آمریکا هستند.

لیبی
لیبی با مشکلاتی چون موانع سیاسی، بازسازی اقتصادی و امنیت رو به روست. لیبیایی ها به پایان مهلت نقشه‌ راهی که طراحی کرده‌اند، رسیده‌اند و در ژوئن باید انتخابات مجلس موسسان قانون اساسی را برگزار کنند. دولت موقت باید حاکمیت خود را به نحوی تحکیم ببخشد که موجب جدایی و شکاف میان طرف‌های ذی‌نفع در لیبی نشود. ممنوعیت ادغام شبه نظامیان انقلابی در کشور، بازسازی اقتصادی و احیای توانایی تولید و صادرات نفت که برای توسعه اقتصادی لیبی امری حیاتی است، از جمله چالش‌های اصلی لیبی محسوب می‌شود.

تونس
در چند ماه اخیر، چندین گام در راه دموکراسی برداشته شده که مهم ترین آنها انتخابات مجلس موسسان بود و این انتخابات در داخل و خارج به عنوان انتخاباتی عادلانه، معتبر و شفاف شناخته شد. دولت ائتلافی جدیدی نیز به رهبری حزب النهضه با مشارکت حزب سکولار و حزب کنگره برای جمهوری‌ تشکیل شده و “حمادی جبالی”، دبیر کل النهضه به عنوان نخست وزیر تعیین شد.

یمن
“عبدالله صالح” توافقنامه‌ای را با شورای همکاری خلیج فارس برای انتقال قدرت امضا و برای درمان به آمریکا رفت ولی جوانان انقلابی با رد این توافق، خواهان محاکمه صالح هستند. مانع دیگر بر سر راه انتقال صلح جویانه قدرت، غیبت “حوثی‌”ها، جدایی طلبان جنوب و قبایل ضددولتی در مذاکرات صلح است که اگر احساس کنند از این فرآیند حذف شده‌اند، برای تقویت سیطره محلی خود قیام خواهند کرد. بی‌ثباتی جاری در یمن، موجب افزایش آزادی عمل القاعده در شبه جزیره عرب و راهبرد تهاجمی تر آن در جنوب این کشور شده و منافع دیپلماتیک آمریکا و غرب را خصوصا در صنعا به خطر انداخته است.

لبنان
لبنان هنوز دچار خشونت یا بی ثباتی سیاسی ناشی از بهار عربی نشده، ولی تنش‌های فرقه‌ای ثبات آن را شکننده ساخته است. احتمال بروز خشونت به این دلیل باقی است: تحولات دادگاه ویژه ترور “رفیق حریری” که “حزب الله” را متهم می‌سازد، سرایت بی ثباتی از سوریه به لبنان، تهدید رهبری، زیر ساخت یا سلاح حزب الله و پتانسیل‌ درگیری میان حزب الله و اسرائیل، “میقاتی” از محل منابع نخست وزیری، هزینه‌ دادگاه را پرداخته ولی حزب الله همچنان تلاش می‌کند دادگاه نادیده گرفته شود.

دبیر کل حزب الله گفته که حمله به ایران باعث جنگ منطقه‌ای می‌شود که این علامتی از اقدام تلافی جویانه حزب الله در صورت حمله به ایران است.

سوریه
یک سال از ناآرامی در سوریه می‌گذرد و به نظر نمی‌رسد که بحران به سرعت حل و فصل شود. مخالفان حاضر به سازش در مورد باقی ماندن اسد در قدرت نیستند. اخراج سوریه از جامعه عرب موجب تقویت مخالفت بین المللی علیه اسد شد. مخالفان سوریه خود را سازماندهی کرده و مسلح شده‌اند. گرایش به سمت تاکتیک‌های خشونت بار، فشار بر امنیت و داشته‌های نظامی رژیم را افزایش داده و بیم آن می‌رود که مخالفان، اسقاط خشونت آمیز رژیم را نیز در دستور کار قرار دهند. انتقاد‌ها در سطح منطقه‌ از رژیم اسد افزایش یافته است. جامعه عرب به دنبال تضعیف توانایی‌های دیپلماتیک اسد در منطقه است و از اعضا خواسته که سفرای سوریه را اخراج کنند و به روابط اقتصادی و دیپلماتیک با سوریه خاتمه بخشند.


نظرات کاربران 

ارسال یک پاسخ